1.از وبلاگ حضرت ابطحی: ...ماشاءالله آقای خاتمی بزنیم به تخته هم از خیلی ها که فکر بازنشستگی را هم نمی کنند جوانتر است و هم پرانرژی تر.
(چرا بعضیها فکر میکنند منظورش هاشمی است؟)
آدم های زیادی هم در کشور هستند که تنها به بازگشت آقای خاتمی به ریاست جمهوری دل بسته اند. آنها می دانند عده ای فعالیت گسترده ای را برای ادامه ی کار آقای احمدی نژاد در دوره دوم سامان داده اند.
(منظورش همان مشارکت و باقی رفقاست...)
مخالفان اصولگرای امروزی احمدی نژاد هم که در یک جنگ زرگری تقسیم قدرت تابلوئی انجام داده اند، آخر کار حتماً فضا را برای رای آوردن دوباره احمدی نژاد هموار می کنند.
( این دیگه از اون حرفاش بود)
آقای خاتمی شانس بزرگی است که هم می تواند جبهه اصلاح طلبان را متحد کند و هم اجباری به کناره گیری و یا فضا سازی به نفع احمدی نژاد برایش به وجود نخواهد آمد و مهمتر مردم از این نگرانی که مبادا در 4 سال آینده نیز درب کشور بر این پاشنه بگردد، بیرون می آیند.
( نمونه این دلواپسی مردم در انتخابات مجلس هشتم را دیدید)
اینها دلائل دلواپسی است که مردم از این که خاتمی خود را بازنشسته اعلام کرده است، پیدا کردهاند.
( خب راست میگه بیچاره، مردم ما (مشارکتیها) هستیم دیگه...)
من البته فکر می کنم منظور آقای خاتمی بازنشستگی از سیاست نبوده. شاید خواسته به مردم اطلاع رسانی کند که از نظر سلسله مراتب اداری بازنشست شده. تازه خیلی دیر هم این بازنشستگی را دارد اعلام می کند. امروز کلی رفتم پیش مسئولان اداری کارهای خاتمی تا بتوانم تاریخ اصلی اش را در بیاورم. زمان بازنشستگی ایشان شهریور 1384 بوده است. نمی دانم چرا آقای خاتمی اینقدر فرصت سوزی کرده و خبر 3 سال پیش را الان اعلام عمومی کرده است و این همه نگرانی ایجاد کرده است؟ من البته حدسیات خود را می نویسم
(اینکه این حدسیات را از کجایشان میآورند قابل حدس است!)
2.این هم برای اونهایی که فکر میکنند ما فقط سهتا سایت میخونیم!:
ابراهیم نبوی در آخرین کثافت کاریش در مطلبی نکته جالبی را نوشته. (البته قبلاً عذر خواهی میکنم.) بعد از تقسیم بندی انواع رئیس جمهورها در یک فرایند ناشی از مصرف زیاد زهرماری آورده:
«... اما مشکل ما این است که آقای محمود احمدی نژاد نه دیکتاتور درست و حسابی است که دلمان خوش باشد حداقل با دیکتاتور طرف هستیم، نه دزد است که خیال مان راحت باشد وقتی پولدار شد ول مان می کند، نه محافظه کار است که لااقل دلمان خوش باشد که در کنار حفظ قدرت خودش کشور را هم حفظ می کند، و نه حتی دیوانه ای است که آدم خیالش راحت باشد که واقعا طرف دیوانه است و همراهانش هم باورش کرده اند. طرف رسما حالت پریش است. تصوراتی در ذهن دارد که برای برآورده کردن آنها نه کشوری باقی می ماند و نه دنیایی به سامان می رسد. سه روز قبل احمدی نژاد گفت « ایران قدرت اول جهان است.» و دیروز هم اعلام کرد که « اگر ملت ها دنبال ایران راه بیافتند بساط دشمنان ورمی افتد.» به نظر شما چنین آدمی حالت پریش نیست؟ جان مادرتان! چه جوری به مردم دنیا بگوئیم اشتباه کردیم یک حالت پریش مشنگ را کردیم رئیس جمهور، حالا مثل در مسجد نه می شود آن را کند، نه می شود سوزاند و نه می شود عوضش کرد. این هم از داستان ما.»
حالا خداییش این نویسنده دربار مشارکت و دشمنان مردم که اینطوری میگه توقع دارید من براتون نظرم را هم بنویسم؟ نه میشود اسم این تکه مطلبش را اقرار گذاشت و نه میشود فریاد از سوزش زیاد... . یک دورانی است بین سوزش یک جائی و گیجی ناشی از یک چیزی...
اطلاع رسانی
تبلیغاتآگهی صلواتی میپذیریم
440819بازدید | |||
^بالا^ |
|